انواع قرارداد معماری

قرارداد

قرارداد قیمت ثابت (Fixed Priced) یا لامپ سام   Lump Sum

این نوع قرارداد، مدلی ابتدایی است. پیمانکار در قبال مبلغی ثابت که از سوی کارفرما دریافت می‌کند، مسئولیت کاملِ به اتمام رساندن پروژه را برعهده می‌گیرد. در این مدل، کارفرما حوزه کار و مشخصات اولیه پروژه را به پیمانکار ارائه می‌دهد تا قیمت پیشنهادی‌اش را دریافت کرده و به توافقی مشترک دست یابند.

این نوع قرارداد‌ها ضریب ریسک بالایی دارند و در صورتی که پروژه بر‌اساس پیش‌بینی و برآورد‌های پیمانکار پیش نرود، می‌تواند هزینه‌های جدی به‌بار بیاورد.

چه موقع باید از قرارداد قیمت‌ثابت استفاده شود؟

وقتی دامنة کار و برنامه کاملاً مشخص و شفاف باشد، از قرارداد قیمت‌ثابت استفاده کنید. پیمانکار لازم است تا حد امکان برآورد هزینه دقیق این نوع قرارداد را ارائه دهد.

قرارداد

قرارداد سه عاملی (طراحی، مناقصه، ساخت)

وقتی پروژه‌ای به قراردادهای جداگانه‌ای برای طراحی و ساخت تقسیم می‌شود، باید از روش مرسوم قرارداد “سه عاملی” استفاده کنیم. در این نوع قرارداد، جایگاه کارفرما در راس مثلث ارتباطی سه عاملی است و فرایند طراحی و ساخت پروژه بصورت خطی طی می‌شود. در این روند، ابتدا مراحل طراحی توسط معمار انجام می‌گیرد و پس از آن مناقصه‌ای برای واگذاری ساخت پروژه میان پیمانکاران برگزار می‌شود. اساساً کارفرما پس از پایان روندِ طراحی، همچنان برای موضوعات نقشه‌ها و مشخصات طرح به مشورت با معمار نیاز دارد. بنابراین، معمار به نمایندگی از کارفرما در نقش ناظر فنی، پیمکاران را در انجام امور ساخت و ساز و مسائل فنی هدایت و راهنمایی می‌‌کند.

 

قرارداد  درصدی (Cost Plus)

در قرارداد درصدی کارفرما، هزینه کار، مواد و تجهیزات، دستمزد نیروی کار را به اضافه هزینة بالاسری و سود را به پیمانکار پرداخت می‌کند. این نوع قرارداد زمانی مناسب است که مشخصات فنی بطور دقیق مشخص نشده باشد یا نوع طرح بطوری است که باید در ادامه، تغییرات اساسی روی آن اعمال شود.

اگرچه این قرارداد ریسک را برای پیمانکار از بین می‌برد، اما سود دیگری غیر از هزینه توافق‌شده نیز وجود نخواهد‌داشت.

چه زمانی باید از قرارداد درصدی استفاده شود؟

این قرارداد بهتر است زمانی استفاده شود که قبل از شروع ساخت‌و‌ساز، محدوده مشخصی وجود نداشته باشد. چنین شرایطی زمانی اتفاق می‌افتد که کارفرما به سرعت بیشتری برای پیشبرد پروژه نیاز دارد.

 

قرارداد طراحی و ساخت

کارفرما، یک نهاد (شرکت یا شخص) را استخدام می‌کند که مسئولیت طراحی و ساخت را به عهده دارد. مسئولیت قرارداد با سایر افراد درگیر با پروژه با همان نهاد بوده و کافرما تنها در قرارداد اصلی دخیل است.

 

چه زمانی باید از قرارداد طراحی و ساخت استفاده شود؟

این روش معمولاً بهترین روش برای برنامه‌های فشرده است، زیرا روند مناقصه معمولاً به نفع مذاکره بین کافرما و پیمانکار از بین می‌رود. از آنجا که معمار و پیمانکار یک شرکت هستند، هماهنگی بین این دو نیز سرعت می‌یابد.

 

قرارداد تحویل یکپارچه پروژه

قرارداد تحویل یکپارچه پروژه، قراردادی بین کارفرما، معمار و پیمانکار است. هر سه در معرض خطر قرار دارند. بطوریکه پیمانکار در اوایلِ طراحی و معمار در هنگام ساخت نیز، درگیر هستند.

 

چه زمانی باید از قرارداد تحویل پروژه یکپارچه استفاده شود؟

وقتی هماهنگی بین کارفرما، معمار و پیمانکار ایده‌آل باشد، این قرارداد مناسب‌ترین خواهد بود. قرارداد تحویل یکپارچه به عنوان یکی از کارآمدترین قراردادها دیده می‌شود و هنوز هم نسبتاً جدید است.

ریسک‌ و خطرات

بطور معمول دعاوی مربوط به مسائل مالی است. بعضی اوقات هزینه تعریف شده برای پروژه کمتر از میزان تعریف شده است. یا برنامه براساس زمان‌بندی پیش نمی‌رود. در هر صورت کارفرما می‌تواند مستقیماً از معمار شکایت کند. اگر کارفرما نسبت به پیمانکاران و پیمانکاران فرعی شکایتی داشته باشد، معمولاً آنها سعی می‌کنند موضوع را به معمار ارتباط داده و تبرئه شوند.

قرارداد

استاندارد احتیاط

هر زمینه فعالیت تخصصی با مهارت، تجربه و روند‌های مختصِ خود، چهارچوبِ ویژه‌ای دارد که رعایت آن مانع از بروز مشکلاتِ آتی در روند ساخت و ساز خواهد شد. این چهارچوب به عنوان استاندارد احتیاطی در نظر گرفته می‌شود که یک مفهوم حقوقی است و به موارد سهل‌انگاری حرفه‌‌ای می‌پردازد.