برای تقویت عناصر معماری و برانگیختن احساسات، درک مرزهای فضایی و نحوه نورپردازی مناسب آنها مهم است. به عنوان مثال، برای افزایش مرزهای عمودی، نور باید به سمت سطوح دیوار هدایت شود. اگر دیواری وجود دارد که بافت متفاوتی دارد، یا به سادگی دیواری وجود دارد که ساکنان باید بیشتر از دیگران به آن توجه کنند، وال واشر یک ابزار عالی است. این محصول توجه را به دیوار جلب میکند و آن را به عنوان عنصر معماری خود به جای یک تکه از یک اتاق کامل جلوه میدهد. این چراغ را میتوان در مکانهای خرده فروشی برای جلب توجه بیشتر به نمایشگرهای دیواری استفاده کرد.
مرزهای افقی را میتوان با نورپردازی کف و سقف برجسته کرد. با روشنایی کف، اشیا و سطوح عابر پیاده روشن میشود. این امر به ویژه در فضاهای تاریک مانند سالنهای سینما و کنسرت اهمیت دارد. سطح نور محیط و تاکید به حدی کم است که نور کافی به کف نمیرسد، بنابراین نیاز به روشنایی کف دارد. اگر به درستی اجرا شود، میتواند به عنوان نورپردازی وظیفه و تاکیدی عمل کند. اگر نور در اتاق پخش شود، نورپردازی سقف میتواند یک استراتژی موفق باشد. این به ایجاد یکنواختی نور در سراسر اتاق کمک میکند و سطوح نور مناسب را بدون استفاده از نور مستقیم بر روی اشیاء فراهم میکند.
پس از روشن شدن مرزهای عمودی و افقی، مهم است که عناصر معماری نور را فراموش نکنید. ستونهای نورپردازی، طاقها، بافتها و غیره میتوانند توجه را از یک اتاق بهعنوان یک کل دور کنند و چشم را وادار کنند تا روی عناصر معماری روشنشده تمرکز کند. در اتاقی پر از رنگها و عناصر معماری، گاهی اوقات دشوار است که مناطق خاصی را برجسته کنید. نور میتواند با آشکارتر کردن آن عناصر به حل این مشکل کمک کند. این تاکتیک را میتوان برای کاربردهای نورپردازی داخلی و خارجی استفاده کرد.