طراحی معماری فرم
بی تردید حساس ترین و پر چالش ترین بخش در فرآیند طراحی معماری، تبدیل ایده به فرم است. این مرحله همان خلق فرم است. نحوه تبدیل ایده به فرم به عوامل گوناگونی بستگی دارد که از آن جمله می توان از کانسپت پروژه، تجربه طراح و مجموع فرم هایی که ردپایی در ذهن طراح برجای گذاشته اند را نام برد.معمولا تصویر اولیه فرم پروژه در یک لحظه در ذهن طراح شکل می گیرد اما تکمیل و تطبیق آن با ایده های معمار از یک سو و با عملکرد های مورد نیاز پروژه از سویی دیگر، فرآیندی زمان بر است و مهم ترین نقش را در ادامه روند تکمیل طراحی معماری بازی می کند، در این مرحله فاز یک پروژه به تدریج شکل می گیرد. در مرحله ی خلق فرم، بر اساس درک و تجربه مهندس معمار از مباحث سازه ای، تاثیر متقابل سازه و معماری و معماری داخلی بر یکدیگر مورد توجه قرار گرفته و هر چه دانش معمار و طراح در این حوزه بیشتر باشد، در طراحی معماری ایده پروژه بیشتر ساخته و پرداخته و تکمیل می شود. گاهی نیز با تاکید مضاعف بر ساختار سازه ای، فرم معماری بر اساس قواعد سازه ای شکل می گیرد.
بعد از انجام مطالعات طراح به ارائه کانسپت و یا طرح کلی و مفهوم کلی پروژه می پردازد و طرح کلی سازه را بر روی کاغذ میکشد و به ارائه ایده ها و مد های مورد نظر خود بر روی آن می پردازد البته توجه داشته باشید که نوع کاربری سازه مورد نظر و نوع استفاده از آن میتواند در طراحی فضای کلی بسیار تاثیر گزار باشد .
طراحی معماری در ایده پردازی
ایده ها تصاویری ذهنی هستند که از طریق مشاهده، تجزیه و تحلیل مطالعات، اندیشه و دانستن برخی روش ها در ذهن انسان شکل، تکامل و موجودیت می یابند. در طراحی معماری در مفهوم کلان، ایده ها پاسخگوی مسائل گوناگونی هستند مانند چگونگی جهت گیری ساختمان ها، روش های بهره گیری از جریان طبیعی هوا، ارزش انرژی و حفظ و صرفه جویی در آن، اهمیت مصالح، دوام، تعامل بین اجسام، مناسب ترین راه های برقراری روابط فضایی و یا چیزهایی از این قبیل. در معماری داخلی ایده ها پاسخگوی مواردی نظیر بهترین مکان قرارگیری آشپزخانه، گردش فضایی، رنگ مورد استفاده در فضا و ….. می باشند.
در نهایت می توان گفت ساختمان و طراحی معماری آن، شامل بسیاری تصمیمات کوچک و بزرگ است و طبیعتا کسب مهارت و ارتقا آن در جهت تولید ایده ها و کانسپت هایی که توانایی پاسخگویی به این گسترده وسیع را داشته باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. فراموش نشود که طراح خوب آن شخصی است که بتواند اهمیت نیازهای مختلف را درک کرده و بر اساس نیاز کارفرما، به هر موضوع در حد خود آن، بها دهد.
طراحی معماری با توجه به وفاداری به یک کانسپت فکری گاها در طراحی معماری سازمان یافته، با ادبیات هایی آشنا می شویم که بیشتر ابزارهایی هستند برای آنکه چند متفکر، افکار خود را ورز دهند و شاید درخروجی عملی جامعه تاثیر نداشته باشند. از نظر مجموعه ما، کانسپت یک طراحی معماری، آن فرمی است که برای یک کاربری تعریف می شود، برای مثال کانسپت طراحی صورت تمامی انسان ها یک است، همه دو چشم در بالا، یک بینی در مرکز، یک لب پایین آن و …. را در ساختار صورت دارند اما بینهایت صورت در دنیا وجود دارد که به یکدیگر شبیه نیستند. آنچه در یک طرح یکپارچه مهم است، ان است که ردپای یک خط فکری منظم در یک طرح دیده شد، از طراحی المان های جز تا طراحی المان های کل، این امر را مجموعه ما، وفاداری به کانسپت می نامد. در مجموع خروجی یک طراحی معماری مهم است که وقتی در نگاه بهره برداران آن بستر طرح قرار می گیرد، قضاوت جمعی آن بهره برداران، ارزش افزوده آن بنا بواسطه تناسب و نظم قرارگیری المان های مختلف در کنارهم را تحسین نماید.